Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-05-05@11:33:19 GMT

معجزه امام رضا (ع) «سعید» را به زندگی برگرداند

تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۱۵۱۹۵

معجزه امام رضا (ع) «سعید» را به زندگی برگرداند

به گزارش جام نیوز، منطقه عباسی از آن محله های قدیمی و پر اصالت تهران است که خانه های کوچکش آلبوم هزاران خاطره از روزهای خوش گذشته است؛ روزهایی که بانگ جبهه در کوچه پس کوچه هایش طنین انداز شد و جوانان محل را برای رویارویی با دشمن فرا خواند.

 

خانواده قربانی خاطرات زیادی از خوشی ها و غم های این محل دارند، خاطراتی که تاریخ مشترکی را برای همه اهالی رقم زده است، مثل خاطره رفتن فرزند نوجوانشان به نام سعید به جبهه و بازگشت پیکرش.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سعید سن زیادی نداشت که عزم رفتن به جبهه کرد. نبی قربانی پدر شهید در این‌باره می‌گوید: «از کارهایش چیزی به ما نمی گفت، فقط یک روز پرسید شما حرف های امام را شنیده اید؟ به روی خودم نیاوردم و گفتم نه نشنیده ام. گفت جوان ها باید به جبهه بروند. یک حرف هایی می زد که آدم می ماند. دوست هایی که انتخاب می کرد اکثرا همسن من بودند».

 

مادر این شهید نیز تعریف می‌کند: «کربلای 5 از ناحیه گردن مجروح شد، گفتم تو سهم خودت را ادا کردی، گفت جنگ سهمی نیست، همه باید بروند. اهل مسجد بود، سال چهارم دبیرستان را می‌گذراند و قرار بود دیپلمش را بگیرد. از مدرسه که برمی گشت بعد از اینکه درسش را در اتاق می خواند به مسجد می رفت. با اینکه تا دیروقت در مسجد بود ولی به نماز صبحش خیلی اهمیت می داد.

 

وقتی خبردار شدیم که می خواهد به جبهه برود به پدرش گفتم برویم جلویش را بگیریم. گردان ها در حال حرکت بودند که ما رسیدیم. از دوستانش پرسیدم که سعید را ندیدید؟ گفتند ما همه سعید شما هستیم. یک مرتبه سعید از پشت بغلم کرد.»

 

بچه خیلی خاصی بود، کارهایش هم همینطور. اخلاق خوبش باعث شده بود تا همه اهل محل از او تعریف کنند، همه این ها نتیجه یک تربیت درست بود، تربیتی که پدر و مادر آن را به سعید و خواهر برادرشانش داده بودند. مادر در اینباره می گوید: «تا وقتی کوچک بود اجازه نمی دادم با هرکسی رفت و آمد کند، بعد هم که بیشتر وقتش را در مسجد می گذراند می دانستم جای بدی نمی رود. موشک که به مهدیه تهران زدند من فکر کردم مسجد را زده اند، کسی را فرستادم دنبالش تا ببینم سعید کجاست. ناراحت شده بود و به پدرش گفته بود شما به من اطمینان ندارید».

 

عملیات کربلای 5 ترکش به گردنش اصابت کرد، به هیچ وجه امکان عمل وجود نداشت اما یک معجزه او را نجات داد. پدر تعریف می کند: «دکترها وقتی عکس گرفتند گفتند امکان عمل وجود ندارد، ترکش بزرگی به گردنش اصابت کرده بود، دکتر طب سنتی گفته بود روغنی هست که می تواند کمک کند. تمام مشهد را زیر و رو کردم تا روغن را گیر بیاورم، قیمتش آنقدر زیاد بود که نتوانستم بخرم. مدتی بعد وقتی دوباره برای مداوا به مشهد برگشتیم و به کمیسیون پزشکی مراجعه کردیم دکترها عنوان کردند که ترکشی وجود ندارد و گردن کاملا خوب است، همه تعجب کرده بودن اما من گفتم تعجبی ندارد اینجا امام رضا(ع) نزدیک است نظری هم به ما انداخته است».

 

سعید سال 66 در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. مادرش می گوید: وصیت کرده بود که دوست دارد با صورت خونی با حضرت زهرا (س) رو به رو شود و این را با دستخط خودش نوشته بود. دلش می خواست روی سنگ قبرش این را بنویسند. پدرش ادامه می دهد: «با چرب زبانی ما را راضی به رفتنش کرد اما وقتی رفت من راضی بودم.» مادر می گوید: «خودش خواب دیده و به دوستانش گفته بود که به شهادت می رسد».

 

داماد خانواده قربانی از دوستان سعید و آزاده دوران دفاع مقدس است، قبل از اینکه خبر آزادی اسرا به گوش خانواده ها برسد مادر خواب عجیبی می بیند که در آن سعید به نوعی خبر بازگشت آزاده ها را می دهد. مادر خوابش را اینگونه روایت می کند: «سعید را خواب دیدم که می دود، پرسیدم کجا می روی؟ گفت می روم کمک دامادمان. آخر باهم خیلی دوست و عیاق بودند. دامادم سه سال و نیم بدون نام و نشان اسیر شد. بعد از این خواب آقایی زنگ زد و خبر داد که دامادم در قرنطینه است. سه روز بعد به تهران آمد و همه از او استقبال کردند.»

 

مادر هیچ وقت از شهادت فرزندش ناراحت نشد. وی می گوید: «بهشت زهرا که می روم انگار کسی به من می گوید گریه نکن. من همیشه از جنازه می ترسیدم اما از بعد سعید خدا به من قدرتی داد. شش ماهه بود که از بالای پشت بام افتاد، فکر می کردم زنده نمی ماند اما زنده ماند و قسمت شد که شهید شود. بعضی مواقع مادران شهدا را می بینم که گریه می کنند ولی برای من چنین اتفاقی نیافتاد. تا امروز خدا کمکم کرده است که حس کنم سعید را در کنار خودم می بینم. وقتی به عکس روی سنگ مزارش خیره می شوم حس می کنم او هم مرا می بیند.»

 

دفاع پرس

 

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۱۵۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رونمایی از «رضای انقلاب» در حوزه هنری

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «رضای انقلاب» خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین «رضا مطلبی» امام جماعت مسجد ابوذر تهران نوشته «حجت‌الاسلام سعید فخرزاده فردا دوشنبه ۱۷ اردیبهشت در حوزه هنری سازمان تبلیغات رونمایی می‌شود.

«رضای انقلاب» به زندگی و شرح حال یکی از دلباختگان فکری امام خمینی (ره)، روحانی فاضل و مردمی، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا مطلبی می‌پردازد که نقش موثری در انقلاب اسلامی داشته است. او روحانی اهل اصفهان است که قبل از انقلاب در محله‌ای آذری‌نشین، به عنوان امام جماعت مسجد فلاح که بعدها به مسجد جامع ابوذر تغییر نام داد، منصوب و مشغول فعالیت شد. با فعالیت‌های او مسجد ابوذر خیلی زود به پایگاه طرفداران امام و انقلاب تبدیل شد و پس از پیروزی انقلاب نقش مهمی را در انسجام نیروها و حفظ نشاط سیاسی در جنوب‌غرب تهران و حمایت از نظام در عرصه‌های مختلف بر عهده گرفت.

این کتاب روایتی از حضور یک روحانی انقلابی که به زبان ترکی آشنایی ندارد را شرح می‌دهد که در میان مردمی با زبان آذری مسولیت امام جماعت مسجدی را بر عهده می‌گیرد که سازنده آن با حکومت پهلوی ارتباط نزدیک و خوبی دارد. چالش‌هایی که سبب می‌شود روحانی جوان و انقلابی با وجود سخت بودن راه مسیری را دنبال کند که بعد از نیم قرن منشا تحولات بسیاری در محله‌ای شود که در آن امامت نماز را برعهده دارد.

حجت الاسلام مطلبی اکنون با ۹۰ سال سن همچنان با مردم محله و نمازگزاران آن ارتباط نزدیک دارد و توانسته است به عنوان الگوی تراز انقلاب اسلامی زمینه را برای جلب و جذب جوانان بی شماری به مسجد فراهم کند.

سعید فخرزاده و حمید قزونی از ۵ دی تا ۲۹ دی ۱۳۹۵ در سیزده جلسه مصاحبه با راوی این کتاب را انجام داده‌ که پس از پیاده‌سازی، با انطباق با اسناد و مدارک و تایید راوی در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسیده است.

کتاب «رضای انقلاب» نوشته حجت‌الاسلام سعید فخرزاده فردا دوشنبه ۱۷ اردیبهشت از ساعت ۱۶:۳۰ در تالار اندیشه حوزه هنری به نشانی خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ رونمایی می‌شود.

کد خبر 6097101 زینب رازدشت تازکند

دیگر خبرها

  • رونمایی از «رضای انقلاب» در حوزه هنری
  • مشق الفبای زندگی در آغوشی شاید مهربان‌تر از مادر
  • وقتی «علی خاوری» ابراهیم هادی زمانه شد
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • معجزه‌ای که روشنایی بخش چشم دل است
  • آغاز زندگی در حرکت خودرو امداد
  • حرکت یافتن زندگی در چهارچرخ امداد
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم